جهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
سراج الدين اديب سراج الدين اديب

از اول تا دهم مارچ

روز شمار، اول مارچ

 

1 ـ  گریزناپلئون ازجزیره آلب :- بتاریخ اول مارچ سال1815ميلادي: سلطنت صد روزه ناپلئون بناپارت بعد ازگريزاوازجزيره اِلب آغازشد، ناپلئون در28 فبروری همان سال با هزارتن ازافسران و سردمداران خود ازاِلب گريخت و با پياده شدن درخليج ژوان به فرانسه بازگشت، با ورود ناپلئون به فرانسه سلطنت صد روزه او آغازشد.

2- خلع ناپلئون سوم ازسلطنت : ـ بتاریخ اول مارچ سال 1871ميلادي: مجلس ملي فرانسه به اتفاق آراء، ناپلئون سوم و خانواده وي را ازسلطنت درآن كشور رسماً خلع كرد و به اين ترتيب سلطنت بطور كلي ازفرانسه و ديگركشورهايي كه او ضميمه فرانسه كرده بود برچيده شد.

3- امریکا جزیره پورتوريك را به تصرف آورد : ـ بتاریخ اول مارچ سال1898ميلادي: جزيره " پورتوريكو" به تصرف مهاجمان اِمريكايي درآمد، بدين ترتيب اين كشور زرّاد خانه اِمريكا شد و امریکایی ها سيزده پايگاه نظامي درآن بوجود آورد، اوضاع سياسي پورتوريكو درچند سال اخيربسيارنابسامان بوده و همواره دچارتشنجات سياسي شده است.

4 ـ فرود آمدن اولین سفینه به سیاره زهره:- بتاریخ اول مارچ سال1966 ميلادي: نخستين سفينه فضايي بشربرسطح سياره زهره فرود آمد،اين سفينه را كه وزنش به يك تن مي‎ رسيد شوروي سابق به فضا پرتاب كرده بود، سفينه ياد شده كه«ونوس3» نام داشت فاصله كره زمين تا سياره زهره را درمدت سه ماه و نيم پيمود.

5 ـ انتشار، نشريه «انقلاب» در نیویارک :ـ بتاریخ اول مارچ سال 1868 میلادی: یک خانم امریکایی بنام  « سوزان انتوني » نشريه  را بنام "انقلاب" منتشر كرده بود که پس از دو ماه ، از اول مارچ با دعوت از نويسندگان مبارزي چون «اليزابت ستانتون» نشريه خود را كه در نيويورك انتشار مي يافت به منادي حق تبديل كرد، اين نشريه كار مبارزه را با خواست حق راي براي زنان در انتخابات آغاز كرد و سپس به ساير حقوق گسترش داد، اين نشريه كه در 16 صفحه و با مصرف  برابر 600 دالر براي هر شماره انتشار مي يافت سپس خواستار دستمزد برابر براي كار برابر و دادن اهميت به اتحاديه هاي كارگران و اصناف به عنوان مدافعان حقوق اعضاي خود شد، آنگاه خواستار قانون طلاق شد و ادامه زندگاني زناشويي اجباري را امري مغاير آزادي و حقوق انسان خواند، اين نشريه در جريان مبارزات خود تا به آنجا پيش رفت كه خواستار انتصاب زنان به كشيشي در كليساهاي كاتوليك شد، هنگامي كه نشريه دچار مسائل پولي شد و سوزان جريان را نوشت ؛ مردي به نام «جورج ترين» پرداخت همه مصرف نشريه را بر عهده گرفت .

6 ـ تصرف اندلس ( هسپانياي جنوبي ) توسط عرب ها :ـ بتاریخ اول مارچ سال 714 میلادی :عرب ها كارتصرف هسپانیا راتكميل كردند، سپاهيان عرب به فرماندهي طارق بن زياد در جولای سال 711 از تنگه" هركول" كه از آن پس به نام وي "جبل طارق" خوانده مي شود گذشتند و قدم به هسپانیا گذاردند و وقطعات نظامی « رودريك » پادشاه ويزوگت ( جرمن ) هسپانيا را شكست دادند و نزديك به سه سال طول كشيد تا هسپانيا ي جنوبي را تصرف كردند كه « اندلس » ناميده شد، عرب ها سالها بعد از هسپانيا وارد فرانسه شدند و تا « پواتيه » در مركز فرانسه پيش رفتند و در آنجا از «شارل مارتل» سردار فرانكها شكست خوردند.

7ـ اتحاديه كشورهاي عربي در48 مین سالروز تاسيس خود:ـ بتاریخ اول مارچ سال 2003 میلادی : اتحاديه كشورهاي عربي در چهل و هشتمين سال تاسيس خود با تصميمات نشست شرم الشيخ تكاني خورد و بر عمر خويش افزود ، زيرا با كم كاري سالهاي اخير و نو ميدي ليبي از ادامه حيات آن و انتقاد روشنفكران عرب، از فعاليت افتادن آن قابل پيش بيني بود، اين اتحاديه در اجراي پروتوکول اکتوبر سال 1944 میلادی" اسكندريه" در مارچ سال 1945میلادی آغاز بكار كرده بود، دفاتر آن از اول مارچ و جلسا تش از 22 مارچ فعال شده بود،که کشور های ( سوريه ، عراق ، سعودي ، مصر ، يمن ، لبنان و اردن) موسسان آن بودند و از آنجا كه در اساسنامه قيد شده بود که كشور هاي مستقل عربي مي توانند به عضويت اين اتحاديه در آیند که بعدا به تدريج اعضاي آن تا 22 كشور افزايش يافت.

    رسانه ها براي سهولت كار، آن را « اتحاديه عرب » مي نويسند، اصول 20 گانه منشور اتحاديه كشورهاي عربي كه 22 مارچ سال 1945میلادی به تصويب رسيد هدف از تاسيس اين اتحاديه را تقويت مناسبات ، همكاري سياسي ، داشتن وحدت نظر در قبال مسائل بين المللي ، محافظت از منافع مشترك ، گسترش همياري هاي اقتصادي و همكاريهاي اجتماعي و فرهنگي ، و ... قرار داده است كه بعدأ داراي ضمائم متعدد شده است،اين اتحاديه داراي يك شوراي دائمي است و هر عضو صرفنظر از جمعيت كشور ــ در اين شورا داراي يك راي مساوي با ديگران است و اعضاي اتحاديه متساوي الحقوق هستند، سازمان مركزي اتحاديه در قاهره مستقر است .

    اين اتحاديه در پي سفر سادات به اسرائيل عضويت مصر را به حالت تعليق در آورده بود و دستور داده بود كه اعضاي اتحاديه با مصر قطع مناسبات كنند و مقر اتحاديه را هم از قاهره به جاي ديگر منتقل كرده بود، در نشست اول ماه مارچ 2003 میلادی در شرم الشيخ ( مصر ) كه به منظوررسيدگي به اختلاف امريكا با عراق برگزار شده بود اين تصميمات گرفته شد كه ولو موقتا توده هاي عرب را راضي مي سازد :{ــ رد هرگونه تهاجم و تهديد به عراق و هر كشور عربي ديگر./ ــ لزوم حل مسئله عراق از راههاي مسالمت آميز. /ــ دادن وقت بيشتر به بازرسان سازمان ملل كه بايد با نظر مثبت به كار ادامه دهند./ ــ خود داري كشورهاي عربي از مشاركت در مساعي نظامي بر ضد عراق و هركشورعربي ديگر./ ــ ايجاد كميتهء براي توجيه طرفهاي مختلف در گير در مسئله عراق از نظرات اتحاديه./ ــ حمايت از مردم عراق كه سالهاست در زحمت ازتحريم هستند./ــ ياد آوري مسئوليت شوراي امنيت به اعضاي آن كه جان مردم عراق به مخاطره نيندازند. /ــ تقبيح تلاش امريكا كه مي خواهد در منطقه تغيير بعمل آورد، به ويژه سعي آن دولت به نصب رهبر تازه اي در عراق است كه اين امر از حقوق مردم عراق نه تحميل از خارج است ./ ــ خلع سلاح عراق از جنگ افزار هاي كشتار جمعي بايد شامل اسراييل هم شود و منطقه عاري از اين نوع اسلحه گردد.}

= = = = = = =  =

روز شمار، دوم مارچ

1 ـ سالگرد تولد ميخائيل گورباچف:ـ بتاریخ 2 مارچ سال 1931 میلادی : كودكی در منطقه كشاورزی روستای پريوولنوی استاوروپول در جنوب روسيه پسری در يك خانوده كشاورز چشم به جهان گشود، نامش را ميخائيل نهادند و در خانه ميشا صدايش كردند، پدرش يك زمين كوچك زراعی داشت و با برداشت محصول و فروش آن در بازار امرار معاش می‌كرد، ميشا يا ميخائيل در يك روستای 3000 نفری در يك خانه كوچك محقر روستايی دوران كودكی اش را گذراند، در آن زمان استالين بر شوروی حكومت می‌كرد و دست نشانده های او تا می‌توانستند رعايا را مورد ظلم و ستم قرار می‌دادند، از آنان مالياتهای سنگين می‌گرفتند و در صورت مقابله، با ضرب و شتم روستاييان را ساكت می‌كردند، ميخائيل در چنين شرايطی دوران كودكی اش را گذراند، پدرش « سرگئی و مادرش ماريا » او را خيلی دوست داشتند، اما از لحاظ مالی وضعيت مناسبی نداشتند تا بتوانند زندگی راحتی را برای فرزندشان به وجود آورند، آنان از اين شرايط رنج می‌كشيدند، پدر بزرگ خانواده با نانوايان دست به دست هم دادند و يك سازمان حمايت از دهقانان را ايجاد كردند، ميخائيل به سن 7 سالگی رسيده بود اما پاه پوش و لباس مناسب نداشت، پدرش با سختی فراوان توانست پولی فراهم كند و برای پسرش لباس و بوت بخرد، ميخائيل 11ساله بود كه ارتش المان منطقه استاوروپول را محاصره كرد و تحت اشغال خود درآورد، اما مدتی نگذشت كه المانيها شكست خوردند و از روسيه بيرون رفتند و زندگی به حالت اوليه اش بازگشت، پدريخائيل به زحمت می‌توانست مصرف زندگی را فراهم سازد، جنگ تمام شده بود و ركود اقتصادی بيداد می‌كرد، از اين رو ميخائيل كه 14 سال بيش نداشت تصميم گرفت علاوه بر تحصيل و رفتن به مدرسه، از غروب تا شب نيز در مزرعه كار كند، او در همان دوران نوجوانی با حكومت مخالف بود و از رعايا و دهقانان طرفداری می‌كرد، كه به دليل چنين عقايدی دستگير شد، اما با تلاش پدرش آزاد گرديد، او مجبور بود از همان سن نوجوانی به كارهای سخت مشغول شود، وی در سن 18 سالگی به دليل فعاليت و همدردی با مردم از سوی سازمان حمايت از دهقانان، كه رياستش را پدر بزرگش به عهده داشت، يك مدال نقره دريافت كرد، گورباچف به حقوق علاقه داشت بعد از پايان تحصيلات مکتب در سال 1950میلادی وارد دانشگاه مسكو شده و به تحصيل در رشته حقوق مشغول شد، البته خود او می‌گفت به رياضيات و فيزيك هم علاقه مند بودم، اگر می‌توانستم در اين دو رشته نيز تحصيل می‌كردم، همچنين تاريخ و ادبيات را هم دوست دارم، می‌توانم به راحتی اشعار طولانی را حفظ كنم و به نقد و بررسی آن بپردازم»، او مانند اكثر دانشجويان آن زمان به بحث در زمان ماركسيسم و لنينيسم می‌پرداخت و اهداف استالين را زير سوال می‌برد، در دانشگاه عقايد سياسی و تاريخی( ماكياولی و هوبس و توماس آكوييناسن) را مورد تفسير قرار می‌داد، وی در خلال اين كارها لاتين نيز می‌آموخت،گورباچف در دانشگاه با دختری به نام «رايسا ماكسيموونا تيتورتكو» كه در رشته فلسفه تحصيل می‌كرد، آشنا شد، اين دو عقايدی شبيه به هم داشتند، از اين رو تصميم گرفتند با هم ازدواج كنند، آن دو در سال 1953 زندگی مشتركشان را در خوابگاه های دانشجويی آغاز كردند، گورباچف در همان سال عضو انجمن جوانان كمونيست كومسومول شد، در آن زمان حزب كمونيست همه اتحاد جملاهير شوروی را فراگرفته بود، او در سال 1955میلادی توانست دیپلوم ليسانس خود را در رشته حقوق از دانشگاه مسكو دريافت كند و به تدريس در اين رشته بپردازد.

موقعيت اجتماعی و سياسی گورباچف: در اواخر سال 1955 وی به عنوان منشی اول كميتهمرکزی حزب كمونيست منصوب شد، او كم كم به مقامهای بالايی دست يافت، اما به دليل زندگی در مسكو و دوری از زادگاهش دلتنگ شده بود، پس به همراه همسرش به استاوروپول رفت تا در آنجا در خانه پدری اش زندگی كند، او فعاليتهای زيادی برای ارتقای اين كميته كرد تا بالاخره در استاوروپول اين حزب را رسميت داد، در سال 1956، يعنی سه سال بعد از زندگی مشترك، گورباچف و همسرش صاحب دختری شدند كه نامش را «ايرينا» نهادند، ايرينا برای مادر بزرگ و پدربزرگش بسيار عزيز بود،گورباچف در سال 1961میلادی در كنگره ای به عنوان نماينده استاوروپول از سوی حزب كمونيست در مسكو شركت و از كارگران و دهقانان طرفداری كرد،او شخصا به مسائل و مشكلات قشر كارگر، معدنچی و دهقان رسيدگی می‌كرد، به دليل اين كه خود از كودكی در مزارع بزرگ شده بود و به دهقانی مصروفیت داشت و به همين دليل می‌خواست در اين زمينه اطلاعات آكادمی داشته باشد، لذا تصميم گرفت در رشته دهقانی و كشاورزی به تحصيل بپردازد، او در استاوروپول در موسسه كشاورزی مشغول به تحصيل و موفق به اخذ دیپلوم شد،او به دليل تلاشهای چشمگير در زمينه حزب كمونيست در سال 1970 میلادی در سن 39 سالگی رهبر حزب كمونيست استاوروپول شد، در آن موقع اين منطقه 4/2 ميليون نفر جمعيت داشت كه او به اصلاح بعضی از عوامل پرداخت، گورباچف فردی خودجوش و مردم دوست بود و با تحصيلاتی كه در زمينه كشاورزی داشت توانست منشی وزارت كشاورزی روسيه شود، وی در سال 1978 به مسكو رفت تا امور كشاورزی منطقه استاوروپول را بررسی و بازگويی كند، وی در اکتوبرسال 1980میلادی به عضويت هيئت حزب كمونيست يا پوليت بورو درآمد، او جوانترين عضو اين هيئت بود، در همان سال برژنف وفات کرد و گورباچف در سال 1983 مسئوليت تام در زمينه مسائل اقتصادی هيئت را برعهده گرفت و اين مقام را تا آگوست سال 1991 حفظ كرد، او در سال 1984 به مدت 10 روز به كانادا سفر كرد تا درباره مسائل كشاورزی تحقيقاتی داشته باشد و در11 مارچ سال 1985میلادی به عنوان منشی عمومی حزب كمونيست انتخاب شد،او توانست خط مشی سياسی اتحاديه جماهير شوروی را تغيير دهد و تا سال 1988 میلادی به همين سمت باقی بماند، وی در فبروری و مارچ سال 1986میلادی در كنگره حزب كمونيست از برنامه های شوروی در زمينه انرژی اتمی جهانی تا سال 2000 میلادی پرده برداشت.

فعاليتهای جانبی گورباچف: گورباچف تغييرات اساسی در سيستم نظام سياسی و اقتصادی كشور را به وجود آورد، او در سال 1988 با رونالد ريگان، رئيس جمهوراسبق امريكا در زمينه انرژی اتمی بر سرمذاكره نشست، ميخائيل سرگويچ گورباچف در اکتوبر سال 1988میلادی به عنوان رئيس كميسون حزب كمونيست در اتحاديه جماهير شوروی برگزيده شد و تا مارچ سال 1990 میلادی اين سمت را برعهده داشت و در اواسط همان سال در سومين كنگره نمايندگان مردمی به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد و به عنوان رئيس خزانه بين المللی اقتصادي، اجتماعی و مطالعات سياسی منصوب شد، در آن زمان قطعات نظامی شوروی در افغانستان بود ، گورباچف در سال 1989 برای خروج قطعات نظامی آن از افغانستان اقداماتی انجام داد و همچنين برای پايان دادن انحصاری كمونيست به وسيله قدرت سياسی در اروپای شرقی تلاش كرد، وی به دليل ايجاد تشريك مساعی در جهت كاهش تحت فشار قرار دادن شرق و غرب در سال 1990 میلادی جايزه صلح نوبل را كسب كرد؟، گورباچف در 25 دسامبر 1991 در حالی كه اتحاد جماهير شوروی به بخشهای مختلف تقسيم شده بود، به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد و به حل مشكلات حزب كمونيست پرداخت، در آگوست سال 1991میلادی نيز يك كودتا یی نا فرجامی برای اعادهء نظم پیشین و استحکام حزب کمونیست به راه انداخته شد که در آن شمار بسیاری از اعضای دفتر سیاسی از جمله اناتولی اوکیانف نزدیکترین دوست گرباچف ، پاولف نخست وزیر، اناتولی بیسمرتنخ وزیرخارجه، مارشال سوکولف وزیردفاع، مارشال اخرومییف لوی درستیز و همچنان وزیرکمیته دولتی امنیت دست داشتند، مگر این کودتا در برابر مقاومت نیرو های هوا دار دموکراسی به رهبری یلیسن؟ شکست خورد و ارتش از کودتاچیان پشتیبانی نکرد، درزمان گرباچوف 400 میلیارد دالر از شوروی به خارج برده شد و اقتصاد کشور فلج کردیده بود و خلاصه هرچه بود در پی کودتا شوروی از هم فروپاشید و به جای آن جامعهء کشور های مستقل مشترک المنافع تشکیل شد، بتاریخ 7 دسمبر سال 1991 سران سه جمهوریت ( سلاوی تبار روسیه، اکراین وروسیه سفید) درنزدیکی مینسک مرکز روسیه سفید تشکیل جامعه را اعلام کردند، وابرقدرتی بنام اتحادجماهیر اشتراکیه شوروی ازهم فرو پاشید و در پایان سدهء بیستم، کشور های آسیای میانه و قفقاز همراه با دیگر کشور های زیر سلطهء روسیه خارج ساخته شدند.

   گرباچوف

2 ـ سالگرد تولد مونتاين Michel de Montaigne »:ـ بتاریخ 2 مارچ سال 1533 میلادی : سالروزمونتان فيلسوف و نويسنده دوران رنسانس فرانسه است كه در 1533 متولد و در1592 درگذشت، وي احتمالا نخستين متفكري است كه روش جامعي براي بررسي و مطالعه انسان به دست داده ، از اين قرار : شناخت طبيعت بشر ، شناخت عادات بشر ، شناخت عقايد بشر ، وشناخت استعدادهاي بشر،اين فيلسوف مخالف پژوهش صرفا كتابي است و مي گويد كه در جستجوي حقيقت بايد هم سفر كرد و هم كتاب خواند و انديشه كرد به نظر او محقق بايد از ترديد خارج نشود تا حقيقت را به دست آورد، وي كه درپوهنتون یا دانشگاه" تولوز" تحصيل كرده بود مي گويد: خدا استعداد را در انسان به وديعت نهاده است و براي نهايت استفاده از استعدادها ، بايد افق باز باشد و مانع بر سر راه شكوفا شدن استعداد نباشد،كساني كه بر سر راه استعدادها، سد و مانع به وجود مي آورند عملا بر ضد جامعه اقدام مي كنند و .... وي كه تاكيد بر ساده نويسي و حتي بكار بردن زبان محاوره كوچه و بازار در نوشتن مزالب را دارد نوشته است : روزي كه به جاي شاهزادگان ، «جامعه» مشوق استعدادها شود بشريت به اوج سعادت خواهد رسيد.

3ـ بوداپست به تصرف قواي عثماني درآمد:- بتاریخ 2 مارچ سال1525ميلادي: بوداپست پايتخت هُنگري يا مجارستان كنوني دراثناي جنگهاي سلطان سليمان خان قانوتي امپراتور معروف عثماني به تصرف قواي عثماني درآمد، امپراتور عثماني كه با صدهزارسپاهي به هُنگري حمله كرده بود درجنگي بنام موهاك اين كشور را شكست داد و بدين ترتيب مرزهاي امپراتوري عثماني تا دروازه‎هاي وين كشيده شد.

4 کشف خاصيت تشعشع راديو اكتيويت:ـ بتاریخ 2 مارچ سال1896ميلادي: خاصيت تشعشع راديو اكتيويته را« هانري بِكرل» فيزيكدان معروف كشف كرد،« بكرل» پس از مشاهده تصويري كه« رونتگن» به كمك اشعه ايكس برداشته بود درصدد كشف موادي برآمد كه تحت تأثيرنورساده، اشعه ايكس صادر كنند، تا اینکه وي بعدها اين خاصيت را دراورانيوم مشاهده كرد.

  خون به خاطر نفت ؛ نه :ـ  بتاریخ 2 مارچ سال 2003 میلادی : « جورج ويل» مفسر قديمي و محافظه كار ( جمهوريخواه ) امريكايي در تفسير هفتگي خود كه يكشنبه دوم مارچ 2003 از شبكه « اي بي سي » پخش شد گفت : تظاهرات جاري ضد جنگ احتمالي باعراق داراي شعار ضمني واحدي است و آن اين است كه نبايد به خاطر نفت ، خون ريخته شود، وي گفت كه نفت نبايد مانند سابق انگيزه سياست قرار گيرد، مصرف جنگ باعراق و مرمت خرابي هاي ناشي از جنگ به نفت عراق نمي ارزد، نفت ، نفت است و اگر ما بخواهيم به خاطر نفت بجنگيم ، آسانتر و ارزانتر است كه كانادا و مكزيك ــ دو همسايه نفتخيزمان را به جاي عراق مورد حمله قرار دهيم و يا اين كه ونزوئلا را كه تامين كننده عمده نفت مصرفي ماست اشغال نظامي كنيم، به اين ترتيب « جورج ويل » هم كه صداي محافظه كاران امريكا خوانده مي شود به صف مخالفان جنگ با عراق كه به مثابه لانه زنبورهاست كه نبايد بدون احتياط به آن نزديك شد پيوست.

= = = = = = =  ==

روز شمار، سوم مارچ

1 ـ نخستين حركت نظامي هيتلر:ـ بتاریخ 3 مارچ سال 1936 میلادی: يك سال پس از برقراري مجدد نظام وظيفه اجباري در المان ، هيتلر در اين روز از مارچ سال 1936 به قطعات يك لشكر پياده الماني دستور داد كه وارد منطقه غير نظامي «راينلند» شوند و نشان دهند كه الماني ها حاكم بر وطن خود هستند و قراردادهاي تحميلي « ورساي » و « لوكارنو » را دير زماني است كه پاره كرده اند، هيتلر هفتم مارچ به پارلمان رايش ( المان ) رفت و نمايندگان را كه عمومأ از اعضاي حزب ناسيونال سوسياليست ( نازي ) او بودند توجيه كرد و گفت كه همسايگان المان بارديگر به هم برضد المان نزديك مي شوند و ما نمي توانيم ساكت بنشينيم، ما بايد حقوق و شئون برابر با قدرتهاي ديگر داشته باشيم و اين را كسي به ما نمي دهد بايد خودمان آن را به دست آوريم ، هيتلر گفت كه از اين لحظه المان را مقيد به رعايت هيچ يك از قراردادهاي منعقده بعد از جنگ جهاني اول نمي داند،همان روز دولت فرانسه باا نگلستان تماس گرفت ، ولي« انتوني ايدن» وزير خارجه انگلستان تنها به محكوم كردن لفظي عمل هيتلر بسنده كرد و اين عمل بر جرات هيتلر افزود، ازتماس صدراعظم فرانسه با استالين هم چيزي عايد نشد، نهم مارچ دولت انگلستان اعلام داشت كه در شرايط موجود نمي تواند به فرانسه كمك نظامي برساند تا هيتلر را با زور وادار به رعايت قراداد « لوكارنو » كند و به اين وسيله فرانسه را كاملا مايوس كرد، در همين روز هيتلر در يك اجتماع سيصد هزارنفري در مونيخ گفت كه " تاريخ " بعدا در باره اين اقدام او قضاوت خواهد كرد

2ـ کشف واکسن فلج اطفال:- بتاریخ 3 مارچ سال1993ميلادي: پروفیسور« آلبرت سايبين» كاشف واكسن فلج اطفال در86 سالگي درگذشت، پروفیسور سايبين درپولند متولد شد و تحصيلاتش را دررشته طب درامريكا به پايان رساند و سه سال درزمينه بيماري فلج اطفال مطالعه و تحقيق كرد، دكتورسايبين دراين زمان پاتولوژي جراحي و طب داخلي را نيزتحصيل كرد و سرانجام موفق به تهيه واكسن فلج اطفال شد و شهرت جهاني بدست آورد.

3 ـ تولد مخترع تیلفون :- بتاریخ 3 مارچ سال1847ميلادي: «الكساندرگراهام بِل» مخترع تیلفون و ازپيشگامان تسهيل ارتباطات سريع بدنيا آمد،« بل » درادامه تحقيقات پدرخود روش تعليم و تربيت ناشنوايان را اصلاح كرد و براي انتقال گفتاربا امواج الكتريكي سالها كوشيد، بدين ترتيب درسال 1876ميلادي تیلفون را اختراع كرد.

4- قرار داد پایان جنگ روسیه و عثمانی :ـ بتاریخ 3 مارچ سال 1878 میلادی: برغم مخالفت انگلستان ، قرار داد پايان جنگ روسيه و عثماني معروف به پيمان " سن استفانو " ميان دو دولت امضاء شد، روسيه از اين جنگ كه تا دروازه هاي" استانبول" گسترش يافته بود ، دو هدف داشت ؛ يكي اجبار كردن عثماني به تاييد استقلال "صربستان ، مونته نگرو ، مقدونيه و بلغارستان" بود كه اكثريت جمعيت اين منطقه "اسلاو" و همنژاد روسها هستند و ديگري بسط نفوذ خود از طريق اين اسلاوها ( اسلاوهاي جنوبي ) تا مديترانه بود، که انگلستان رقيب قديمي روسيه مايل به اين امر نبود ، مخصوصا نمي خواست كه بلغارستان به درياي سياه و درياي" اژه " راه پيدا كند، با اين كه انگلستان براي ادامه جنگ با روسيه به كمك عثماني كشتي جنگي فرستاده بود و اين كشتي ها به تنگه « بسفور » (استانبول) رسيده بودند ، سران عثماني ترجيح دادند كه با روسيه سازش كنند ، زيرا مي دانستند كه انگلستان تنها به منافع خودش مي انديشد،عثماني با امضاي پيمان " سن استفانو " روسيه و انگلستان را در برابر يكديگر قرار داد، سياست المان در آن زمان بر اين مدار بود كه ميان قدرتهاي اروپايي به جاي معارضه سازش بر قرار باشد ، لذا كنگره برلین را براي حل اختلاف اروپائيان در قبال ساير سرزمين ها و ازجمله رفع بحران تازه روابط انگلستان و روسيه و ايجاد تفاهم ميان قدرتهاي اروپاي در 13 جولای سال 1878 تشكيل داد .

 در اين كنگره بود كه تمامي قفقاز به روسيه ، بوسني ــ هرزگوين به اتريش وقبرس به انگلستان داده شد،همچنين قرارشد كه بلغارستان ، مقدونيه و آلباني با حفظ استقلال خود ؛ اسما ( تشريفاتي ) جزيي ازامپراتوري عثماني به شمار آيند، در کنگره برلین ديسراييلي نخست وزير يهودي انگلستان از فرصت استفاده كرد و انديشه روسيه از ايجاد يك اتحاديه سراسري « پان اسلاو » از خاوردور تا درياي" آدرياتيك" را افشاء كرد،اما اين افشا گري با مداخله« بيسمارك» به حمايت از روسيه به جايي نرسيد،انگلستان به تحريكات خود در خارج از جلسات كنگره ادامه داد و صربستان و بلغارستان را به جان هم انداخت و هنگامي كه روسيه براي پايان دادن به جنگ اين دو كشور همسايه به ميانجیگري پرداخت انگلستان نيز وارد مذاكرات شد كه از سوم مارچ1886میلادی در" بوخارست" آغاز گرديده بود،مذاكرات بوخارست موفق به برقراراي صلح ميان صربها و بلغارها شد ولي ، ديگر انگلستان از منطقه بالكان خارج نشد و اثر انگشتش همه جا در رويدادهاي بعدي بالكان مشاهده مي شد.

= = = = = = = = ==

روز شمار، چهارم مارچ

1 ـ مقدمه فرضيه دمكراسي :ـ بتاریخ 4 مارچ سال1915 میلادی: پرفسور« رابرت دال R. Dahl» كه از دمكراسي نويسان رديف اول قرن 20 است و در 1915 به دنيا آمده است كتاب معروف خود (" مقدمه فرضيه دمكراسي " را چهارم مارچ سال 1956 منتشر ساخت، كتابهاي مهم ديگر او " چه كسي بايد حكومت كند منتشره در1961 " ، " دمكراسي و انتقادهايي كه به آن وارد آمده است منتشره در سال 1989" و " درباره دمكراسي منتشره در سال1998 میلادی ") هستند، ساير آثار اين انديشمند امريكايي عبارتند از:(" پالي راكي " ، " دمكراتيك پاليتيكز" ، و ....) پرفسور« رابرت دال» كه كار تدريس دمكراسي را از 1946 آغاز كرد عقيده دارد كه ميان واقعيت هاي دمكراسي و ايده آلهاي آن فرسنگها فاصله است، او مي گويد كه دمكراسي پس از نزديك به 25 قرن هنوز ــ جز در كشورهاي كوچك اروپايي و احتمالا كاستاريكا ــ فرضيه است و تا مسئله مشاركت در آن به طور كامل حل نشود به صورت فرضيه باقي خواهد ماند، حتي دولتهايي كه خود را پاسداردمكراسي معرفي مي كنند برنامه جامعي براي آموزش دمكراسي به مردم ندارند .

    دمكراسي بايد تدريس و تجربه شود تا مردم آن را از ضروريات زندگاني به حساب آورند، به عقيده« رابرت دال»، دمكراسي از تعديل توزيع درآمد نمي تواند جدا باشد و از مردمي كه همه حواسشان معطوف به تامين حد اقل معيشت است و يا مردمي كه رسانه هاي عمومي مستقل ( حرفه اي ) ندارند نمي توان انتظار مشاركت واقعي در دمكراسي را داشت، نامزدي هرچند شايسته ، مردمدوست و مناسب ، وقتي كه وسيله تبليغ در اختيار نداشته باشد و مردم او وانديشه ها و كارهايش را نشناسند شكست مي خورد، گذشته نشان داد نظامهاي كه واژه دمكراتيك را يدك مي كشيدند به قدري گرفتار بورو كراسي پيچيده خود و فاصله هيات حاكمه از مردم شده بودند كه در اين جوامع شنيدن كلمه دمكراسي براي مردم مشمئز كننده شده بود، به زعم« رابرت دال» ، كشوري را كه در آن اكثريت به عقايد و نظرات اقليت توجه نكند نمي توان دمكراتيك ناميد، جامعه اي مي تواند خود را دمكراتيك بنامد كه فرهنگ دمكراسي در آن عموميت يافته و قسمتي از زندگي روز مره مردم شده باشد، او مي گويد كه نبايد گفت كاپيتاليسم مترادف با دمكراسي است ، زيرا كاپيتاليسم اگر كنترل نشود در جامعه ايجاد نا برابري مي كند و مردم را از دمكراسي متنفر و دست كم نسبت به آن بي اعتنا مي كند و در اينجا ست كه آمادگي براي قبول ديكتاتوري زياد مي شود زيرا كه اكثريت مردم ذاتا خواهان ثبات و نظم هستند.

2 ـ اعتصاب دوماهه كارگران معادن زغال سنگ امریکا :ـ بتاریخ 4 مارچ سال 1950میلادی : كارگران اعتصابي زغال سنگ امريكا پس از دو ماه به اعتصاب خود كه در فصل سرما صورت گرفته بود پايان دادند، در طول اعتصاب ، مداخله ارتش و تهديدهاي ديگر نتوانست اين كارگران و اتحاديه هاي آنان را كه خواهان دستمزد بالاتر و مزاياي رفاهي بيشتر بودند وادار به شكستن اعتصاب كند، اين اعتصاب به صنايع امريكا زيان فراوان وارد ساخت، اين كارگران پس از موافقت با قسمتي از درخواستهايشان از پنجم مارچ سال 1950 میلادی به معادن باز گشتند .

  قیام مجارستان :ـ بتاریخ 4 مارچ چهارم سال1848ميلادي: قيامهاي آزاديخواهان مجاربرضدّ دولت اتريش آغازشد، سياست ارتجاعي و استبدادي« قرنيخ» موجب بروزانقلابهاي سال1848ميلادي دراكثرنقاط غيرالماني امپراتوري اتريش ازجمله مجارستان شده بود، دراپریل 1849ميلادي فعاليت انقلابيون مجاربه اوج خود رسيد و با وجود تهديد دولت مركزي به حمله نظامي، آنان همچنان فعاليت خود را ادامه دادند، سرانجام اتريش با كمك روسيه انقلاب را سركوب كرد و انقلابيون به اهداف خود دست نيافتند.

4ـ تولد ويليام تامسون بتاریخ 4 مارچ سال1824ميلادي: « لُرد كِلوين» رياضيدان و فيزيكدان انگليسي بدنيا آمد، ويليام تامسون مشهوربه لرد كلوين تحقيقات جامعي درمبحث حرارت و برق انجام داد و درانتقال پيام با سيمهاي زيردريايي اصلاحاتي به عمل آورد، اين دانشمند انگليسي سرانجام تلگراف زيردريايي را كشف كرد، امروزه درجه بندي سنجش دما و حرارت، بنام اين دانشمند" درجه بندي كلوين "نامگذاري شده است.

= = = = = = = ==

روز شمار، پنجم مارچ

1 ـ فوت دو مورخ(هيپوليته تاين ـ لودويگ كيده):ـ بتاریخ 5 مارچ: در دوسال مختلف دو مورخ ــ فيلسوف در گذشتند؛ هيپوليته تاين فرانسوي در سال 1893 در 64 سالگي و لودويگ كيده الماني در 1941میلادی، كتاب مورخ المانی « كيده» كه در 23 مارچ سال  1858 میلادی به دنيا آمده بود تحت عنوان « ديوانگي هاي امپراتور » برنده جايزه نوبل شد، وي در اين كتاب هوسهاي ظالمانه« گاليكولا» امپراتور روم را برنگاشته و حق داده است كه بر ضد حاكم ظالم قيام شود، وي در كتاب ديگرش ثابت كرده است كه پس از هر جنگ ، مردم منفي گرا مي شوند كه منفي گرائي باعث عقب ماندن انسان مي شود، وي افتادن فاصله ميان مردم و دولت را كه باعث بي تفاوتي مردم مي شود خطرناك خوانده است زيرا باعث مي شود كه هر حبابي را عامل نجات خود بدانند و با چشم بسته به هركس كه با دولت مخالفت كند به پيوندند و خود را از چاله به چاه بيافكنند

2ـ تولد مبتکر نقشه های جهان:ـ بتاریخ 5 مارچ سال1512ميلادي: « مِركاتور» جغرافيدان بلجیمی و مبتكر"نقشه‎هاي جهان نما" متولد شد، روش «مركاتور»استفاده ازتصويراستوانه‎اي بود، امروزه بيشترنقشه‏‏‎هاي جغرافيايي طبق اصول تصوير«مركاتور» ترسيم مي‎شوند.

3ـ در گذشت«الكساندرولتا» فيزيكدان بتاریخ 5 مارچ  سال1827ميلادي: « الكساندرولتا» فيزيكدان برجسته ايتاليايي درگذشت، ولتا درپايان تحصيلات خود به تحقيقات علمي پرداخت اما بعد ازشروع تدريس دردانشگاه اين فعاليت را بطورجدي دنبال كرد، ولتا دراين دوره ازحيات علمي خود "كوندانسور و الكترومتر" را ساخت و مدتي بعد" پيل الكتريكي" را اختراع كرد كه بنام خود او به" پيل ولتا " مشهوراست، درحال حاضرواحد" جريان برق" نيز بنام او ولتا خوانده مي‎شود.

  اعلام درگذشت استالین :ـ بتاریخ 5 مارچ سال 1953 میلادی : «جوزف استالين» ربع قرن رهبر بلامنازع اتحاد شوروي ساعت 9 بعد از ظهر پنجم مارچ سال 1953 ( مصادف با 14 حوت 1331حورشیدی ) پس از چهار روز اغماء درگذشت و فصلي از تاريخ به پايان رسيد استالین به گرجستان در سال   1879 میلادی ،  به دنیا آمد،نام اصلی او«  ژوکاشولی» است ، وی پیش از آنکه به سمت منشی عمومی حزب بلشویک روسیه برسد در جنگ های بسیاری علیه حکومت" تزاری" شرکت کرد و با « والادیمیز ایلیچ ـ لنین» همکاری نزدیکی داشت، وی مدتی نیز منشی بلشویک های گرجستان بود تا اینکه بعد از« لنین» قدرت را در دست گرفت  و مدت درازی هم بر کشور پهناور روسیه حکومت کرد،استالین در سال 1923 میلادی روسیه را به" اتحاد جماهیر شوروی" تغییر نام داد، « استالین» نقش موثری در شکست المان در جنگ جهانی دوم داشت درمارچ سال2003 میلادی در روسيه به مناسبت پنجاهمين سال در گذشت استالين نمايشگاهي تحت عنوان "استالين، يك مرد و يك سمبل " آغاز بكار كرده بود كه با گفت و شنود با مردمي كه از آن ديدن مي كردند مي شد نظر روسها را درباره وي به دست آورد.

    "اسوسييتدپرس" خبرگزاري روزنامه امريكا در گزارش چهارم مارچ خود از مسكو از قدرداني روسها نسبت به« استالين» و وفاداري به او ابراز تعجب كرده و نوشته است كه روسها هنوز استالين را « رفيق استالين » مي خوانند، طبق اين گزارش روسها پس از ورود به اين نمايشگاه ، نخست سراغ مداركي مي روند كه وضعيت مزاجي« استالين» در چهار روز آخر عمر او را نشان مي دهد تا مطمئن شوند كه مرگ او بر اثر توطئه مخالفانش نبوده است، « يوري پلي ياكف » مورخ روس و عضو آكادمي علوم روسيه هم از علاقه مندي روسها به« استالين» كه رفاه برابر برايشان تامين كرد ، آنان را در جنگ جهاني دوم به پيروزي رساند و يكي از دو ابر قدرت جهان وکشور صنعتي و داراي سلاحهاي هسته اي ساخت ابراز شگفتي كرده است .

   «ناتاليا وكشينا» يكي از بازديدكنندگان نمايشگاه به" اسوسييتدپرس" گفته است كه روسيه به رهبري چون« استالين» كه اين كشور را از زير ويرانه ها بالا كشيد نياز دارد،«الكسي فدياكين» محصل27 ساله دراين زمينه اطهار داشته كه:« استالين» سمبل يك ملت سالم بود،اسوسييتدپرس" در همان گزارش نوشته است كه نتيجه يك سنجش افكار در روسيه نشان مي دهد 37 در صد روسها معتقدند كه« استالين» بيش از هر رهبر ديگر به روسيه خدمت كرد ، حال آن كه مخالفان اين نظر تنها 29 در صد بودند، اين خبر گزاري سپس نتيجه گيري كرده است كه دوران بي قانوني (چاپيدن و غارت اموال عمومي ) ، اقتصاد غير مطمئن و خروج روسيه ازجایگاه ابر قدرتها باعث شده است كه روس

روز شمار ششم ماه مارچ

1ـ نخستین دولت کمونیستی در رومانیا:ـ بتاریخ 6 مارچ سال1945ميلادي: نخستين دولت كمونيستي در" رومانیا " تشكيل شد، اين كشور درجنگ جهاني دوم به نفع المان وارد جنگ شد، اما پس ازحمله قوای نظامی شوروي سابق به متفقين پيوست و عاقبت دولت كمونيستي دراين كشورروي كارآمد،اين كشور ازسال1987ميلادي با ناآرامي‎هاي سياسي- اجتماعي روبرو شد، درهمين زمان« يان ايلي يِسكو» جبهه نجات ميهن را رهبري كرد و درانتخابات 1990ميلادي برياست جمهوري" رومانیا" دست يافت سرانجام درهمين سال رژيم كمونيستي دررومانیا برچيده شد.

به استقلال رسيدن کشور" غنا " بتاریخ 6 مارچ سال1957ميلادي: كشور" غنا "، با تلاش دكتر« قوام نكرومه» به استقلال رسيد، اين سرزمين بواسطه منابع غني ثروت به ساحل طلا شهرت داشت و همواره مورد تجاوز قدرتهاي استعماري بود، درقرن 19ميلادي مردم مبارزاين كشور براي كسب استقلال سرزمينشان قيام كردند و بعد ازخودمختاري داخلي، انتخابات عمومي درغنا برگزارشد و« قوام نكرومه» به نخست وزيري رسيد، درسال1957ميلادي سرزمين حاصلخيز" غنا " به استقلال رسيد.

3 ـ تولد حَلَبي تاریخ دان :ـ بتاریخ 6 مارچ سال1145ميلادي: « يوسُف بن رافع بهاءُ‌ الدّين حَلَبي» ازتاريخ نگاران مسلمان در" موصل" متولد شد، او مدتي به عنوان معلم كمك کننده درنظاميه بغداد تدريس مي‎كرد،« حَلَبي» چند سال بعد راهي سفرحج شد و هنگام بازگشت دردمشق مورد ملاطفت صلاحُ الدّين ايوبي قرارگرفت و به عنوان قاضي بيت المقدس مشغول كارشد، حلبي مدتي بعد ازوفات صلاحُ الدّين ايوبي به شهرحلب بازگشت و دو مدرسه دراين شهردايركرد و به تدريس درآنها پرداخت، «اَلنَّوادِرُ السُّلطانيّه» ازتأليفات حلبي است.

4 ـ ختم جنگهای 13 ساله در اروپا:ـ  بتاریخ 6 مارچ سال1714ميلادي: جنگهاي 13ساله ميان فرانسه و هسپانيا ازيك طرف و دُوَل عضو اتحاديه كبيرلاهه يعني ( انگلستان، هالند و المان ) ازطرف ديگرپايان يافت، جنگهاي13ساله به تحريك انگليس آغازشد و درپايان هزاران تن ازهردو طرف جان خود را ازدست دادند و سرانجام فرانسويها و هسپانيائيها مغلوب اين جنگها بودند.

5 ـ  عمرخيام وتنظيم تقويم خورشيدي:ـ بتاریخ 6 مارچ سال 1079 میلادی ( 15 حوت 457 خورشیدی ) : تقويم هجري خورشيدي كه مورد استفاده ما افغانان و مخصوصأ ایرانیان است ،  توسط خواجه امام، حجة‌الحق، حکیم ابوالفتاح (یا ابوحفص) عمر بن ابراهیم مشهور به خیام (یا خیامی) نیشابوری، فیلسوف و ریاضی دان و منجم و شاعر در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری است، تكميل شد كه به تقويم جلالي معروف گرديده است ، زيرا كه در زمان حكومت جلال الدين ملكشاه سلجوقي تنظيم شده بود، اين تقويم دقيق تر از تقويم ميلادي است، زيرا كه عدم دقت آن هر 3770 سال يك روز است و تقويم ميلادي هر3330 سال، عمر خیام مولد و منشا و اصل او نیشابور بود، ملکشاه به وی احترام می‌گذاشت، ولی رابطه سنجر با او خوب نبود، زیرا سنجر در کودکی مبتلا به آبله شده بود و خیام نزد او رفت و بیرون آمد، وزیر مجیرالدوله ازخیام پرسید: " او را چگونه یافتی و به چه چیز علاجش کردی؟" امام گفت: " این کودک مخوف است " خادم حبشی این سخن بشنید و به سنجررسانید، چون وی از آبله برست، بغض امام در دل گرفت.

    خیام در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم همکاری داشت ، وفات او بین 506 و 530 هجری قمری اتفاق افتاده، خیام اشعاری به فارسی (پارسی) و تازی و کتاب‌هایی به هر دو زبان دارد، از جمله رباعیات او مشهور جهان است، از آثار او در ریاضی جبر و مقابله، رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس، رسالة فی الاحتیال لمعرفة مقداری الذهب و الفضة فی جسم مرکب منهما، لوازم الامکنة را باید نام برد.

عمر خيام نه تنها یک رياضي دان و آگاه از علم هيات ( فضا - ستارگان) بود بلكه در فلسفه ، طب و شعر نيز شهرت جهاني دارد و رباعيات او كه در سال 1839 به انگليسي ترجمه شده هنوز هر سال تجديد چاپ مي شود، آثار ديگر او از جمله « نوروز نامه » و « رساله در وجود» معروفند، عمر خيام با همه علاقه اي به زادگاهش نيشابور داشت؛ در طول حيات خود چند سفر تحقيقاتي اصفهان ، سمرقند ، بخارا و ري كرده بود، وي با اين که به كار ديواني( دولتي ) علاقه نداشت ، دعوت شاه وقت را براي ساختن رصدخانه ري پذيرفت

برخی از رباعیات خیام:

اسـرار ازل را نـه تـو دانـی و نه من.......... وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو........... چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من

یا
آنـانـکه ز پـیش رفتـه‌انـــد ای ساقی ..........در خاک غرور خفته‌اند ای ساقی
رو باده خور و حقیقت از من بشنو.......... باد است هر آنچه گفته‌اند ای ساقی

یا

عـــمرت تـــا کــی بخـــودپــرســــتی گــذرد ..........یا در پی نیستی و هستی گــذرد
می‌ خور که چنین عمر که غم در پی اوست ..........آن به که بخواب یا بمستی گذرد

 

 آرامگاه مقبره خیام شاعر معروف در جنوب شهر نیشابور، در جوار مقبره امامزاده محمد محروق واقع است

= = = = = = = = =

روز شمار هفتم ماه مارچ

1ـ اولین تجاوز نظامی نازی در قرن 20 :ـ  بتاریخ7مارچ سال1936ميلادي: نيروهاي مسلح المان نازي وارد منطقه خلع سلاح شده" رناني" شدند و بدين ترتيب اولين تجاوزنظامي نيروهاي نازي درقرن 20 ميلادي روي داد، سپاهيان الماني به فرمان« آدلف هيتلر» مقررات ورساي و معاهده" لوكارنو" را زيرپا گذاشتند و به اين منطقه وارد شدند، برطبق معاهدات" ورساي و لوكارنو" منطقه رناني كه مورد اختلاف المان و فرانسه بود بي طرف اعلام شده بود اما نيروهاي الماني اين منطقه را كه عرض آن50 کیلومتر بود دراين روزاشغال كردند.

2ـ کانال سوئز دراختياردولت مصر بتاریخ 7 مارچ سال1957ميلادي : كانال سوئزمعتبرترين ومهمترين معبردريايي شرق قارّه اِفريقا ازمبارزه‏هاي طولاني و پيگيرملت مسلمان مصربارديگرافتتاح شد، درپي ملي شدن كانال سوئزدرسال1956ميلادي به فرمان جمال عبدالناّصر رژيم اشغالگر قدس و قواي انگليس و فرانسه به خاك مصردرشبه جزيره سينا حمله كرد تا خليج عقبه را برروي كشتي هاي رژيم صهيونيستي بازكنند، درپي اين جنگها شبه جزيره سينا به تصرف آنها درآمد ولي با تهديد شوروي سابق و فشارسازمان ملل متحد قواي اشغالگر قدس ازشبه جزيره سينا خارج شدند، ازاين پس كانال سوئز كه درياي مديترانه را به درياي سرخ و درنتيجه اقيانوس هند متصل مي‎كند بطوركامل دراختياردولت مصركه درجنگ پيروزشده بود، قرارگرفت.

3ـ وفات فیلسوف سوریه :ـ بتاریخ 7مارچ سال1975ميلادي: علامه فيلسوف «احمد محمد حيدر»، اديب و مفسرسوري بدرود حيات گفت، او دردامان خانواده‎ا ي با تقوا پرورش يافت و ابتدا ادبيات عرب و تاريخ را فراگرفت و به مدد حافظه قوي خود نهج البلاغه را ازحفظ كرد، احمد حيدرعلاوه برديوان اشعارتأليفاتي چون" النَّغَمُ القُدسي، التَّكوينُ و التَّجَّلي و كِتابُ الخَيرات " دارد كه دربيان فضايل اميرالمؤمنين (ع) است.

  4 ـ روزی که ارسطوح در گذشت :ـ بتاریخ 7 مارچ سال 322 قبل ازمیلاد :  ارسطو فيلسوف يونان باستان كه گفته بود آموزگارش افلاطون را دوست دارد ، ولي « حقيقت » را بيشتر از او ، هفتم مارچ سال322 پپش از ميلاد ( 16 حوت ) درگذشت، وي به سال 384 پيش از ميلاد درشهر بندري ستاگيروس در شمال شبه جزيره يونان به دنيا آمده بود، ارسطو كه نظراتش در باره فلسفه ، منطق ، اخلاقيات ، سياست ، فلسفه طبيعت ، ماوراء طبيعت ، روح و روانشناسي ، و هنر در 25 كتاب جمع آوري و در قرن اول پيش از ميلاد به « روم » انتقال و تكثير شده است از هفده سالگي به" آتن" رفت و 20 سال شاگرد افلاطون بود، پس از فوت افلاطون ، ارسطو حاضر نشد جاي اورا به عنوان رئيس« آكادمي » بگيرد و به « ارناتوس » رفت و مشاور پادشاه اين منطقه شد كه سه سال بعد امپراتوري ايران آرناتوس و نواحي اطراف آن را متصرف شد و ارسطو از آنجا به" مقدونيه" رفت و پادشاه اين سرزمين وي را براي تعلیم و تربیه پسر 13 ساله اش « اسكندر » استخدام كرد، ارسطو با امكاناتي كه پادشاه مقدونيه برايش فراهم آورده بود به تحقيق در باره طبيعت پرداخت و پس از اتمام دوره آموزش اسكندر به" آتن " رفت و در آنجا مکتب « ليسيوم Lyceum » را باز كرد و به تدريس و تحقيق مشغول شد و شاگردش « تئوفراستوس »از بيانات او يادداشت بر مي داشت كه باقي مانده اند.

   پس از در گذشت اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد در بابل‌، آتني ها كه از سلطه مقدوني ها راضي نبودند و ارسطو را مورد حمايت اسكندر مي دانستند با او به مخالفت بر خاستند و همان اتهامي را كه قبلا به سقراط وارد ساخته و اورا اعدام كرده بودند ؛ اتهام « بسط بي ايماني ميان جوانان » ، به ارسطو هم وارد آوردند كه به شهري دور دست فرار كرد و طولي نكشيد كه بر اثر بيماري معده در گذشت.

5 ـ نخستين عكاس جهان :ـ بتاریخ 7 مارچ سال1765 میلادی: ژوزف نايپس Joseph niepce نخستين عكاس جهان در فرانسه به دنيا آمد، وي براي اين منظور جعبه اي را ساخته بود كه يك روزنه براي ورود نور در آن تعبيه شده بود، روزنه دريچه متحرك داشت،« ژوزف» در ضلع ديگر جعبه، مقابل اين دريچه به فاصله معين يك قطعه فلز بشقاب مانند قرار مي داد كه رويش لعابي را ماده شيميايي « بيتومن » پوشانده بود، اين ماده كه نسبت به نور حساس بود ، متناسب با نور وارده از روزنه، فلز را سياه مي كرد كه پس از شستن فلز اثر نور به صورت سياهي در آن باقي ماند كه هماتا عكس اشياء بود، « ژوزف» نخستين عكس را در سال 1827 ميلادي از پشت پنجره اطاق خود درپاريس كه در طبقه دوم ساختمان قرار داشت برداشت كه در كتابهاي " تاريخچه عكاسي " عنوان آن را " منظره اي از پنجره " اند گذاشتند، اين نخستين عكس ثابت و با دوامي است كه در جهان برداشته شده است، ژوزف براي برداشتن اين عكس هشت ساعت وقت صرف كرد، پس از او« لوئي داگر» فرانسوي و تالبوت انگليسي به تكميل فن عكاسي همت گماشتند.

= = = = = = = = =

روز شمار، هشتم مارچ

 روز همبستگی زنان  بتاریخ 8 مارچ سال 1857 میلادی : سنت های پایه گذاری وعلل پیدایش هشتم مارچ  دلایل بسیاری ذکر کرده اند که از آن جمله می توان از تظاهرات کارگران زن در نیویارک در سال 58 و1857 میلادی اعتصاب زنان کارگر کارخانه های" توتون و بافندگی" مانهاتن در سال 1908 میلادی، اعتصاب بیست هزار نفری زنان پیراهن دوز در سال 1909میلادی نام برد، اما بنا به شواهد بسیار این روز باید به مناسبت تظاهرات هشتم مارچ سال 1908 میلادی پایه گذاری شده باشد، در آخرین یکشنبه ماه فبروری این سال تبلیغات وسیعی برای حق شرکت زنان در انتخابات آغاز شد و در سال 1909 میلادی در همه شهرهای امریکا از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس این روز را جشن گرفتند، در سال 1910 میلادی در جریان کنفرانس زنان سوسیالیست در شهر کوپن هاکن مرکز کشور دنمارک، پیشنهاد« کلارا زکین»  یکی از رهبران برجسته جنبش کارگری المان، در مورد اعلام روز هشتم مارچ به عنوان روز بین المللی زنان به تصویب رسید، از آن پس زنان سراسر جهان هر سال در این روز با بر پایی اجتماعات و گردهمایی ها پیوند خویش را برای مبارزه در راه احقاق حقوق حقه خویش مستحکم می کنند و با آگاهی و بیداری پیگیرانه در این راه گام بر می دارند، هشتم مارچ روز جهانی زن، روز بسیج زنان برای رسیدن به اهداف عالی زندگی، روز همبستگی زنان، روز تجمع قوا برای آغاز سالی پر از گذشت و فداکاری و روزی است که زنان سراسر جهان با بانگ بلند اعلام می کنند که آنان نیز در راه تحقق اهداف والای بشریت در راه ایجاد جهانی فارغ از ظلم و زور و تزویر برای احقاق حقوق حقه خویش در میدان وحدت و همگرایی با مردان یکجا مبارزه میکنند.

    روز جهانی زن فرصتی است تا قشر میلیونی زنان در سراسر جهان با آگاهی از نیرو و خلاقیت شگرف خود در صحنه های مختلف زندگی اجتماعی با جمع بندی مبارزات گذشته و برنامه ریزی برای آینده ای پر بار، بیدار تر از پیش سدها را بشکند و راه به جلو بگشاید، در این روز زنان سراسر جهان با حرفه ها و نژادهای مختلف، با احساس پیوندی عمیق و استوار میان خود در یک صف واحد می ایستند و پیمان می بندند که برای رهایی از بندها و کسب آزادی و برابری حقوق انسانی از پا ننشینند،اکنون تقریباً در همه کشورهای جهان و منجمله کشور عزیز مان افغانستان روز هشتم مارچ را به عنوان روز زن گرامی می دارند در بعضی کشورها آن را جشن می گیرند در برخی دیگر این روز فرصتی است برای نتیجه گیری از کارهای گذشته.

2ـ در گذشت سید جمال الدین افغانی:ـ بتاریخ 8 مارچ 1897 میلادی ( 18حوت سال1275هجري شمسي):« سيد جمال الدين اسدآبادي »حكيم، فيلسوف و آزاديخواه جهان اسلام درگذشت، سيد جمال درجواني  به هند رفت و اين آغازسفرطولاني او به سرزمينهاي اسلامي و مبارزه با استعماربود، سيد جمال درمصربا شيخ محمد عبده به ترويج افكاراسلامي پرداخت و براي اين كار «هفته نامه عُروَةُ الوُثقي» را منتشركرد، اين روزنامه پس از18شماره توقيف شد، سيد جمالُ الدّين افغانی را مظهرانديشه اتحاد اسلام خوانده‎ اند.

3 ـ مردي كه سوسياليستهاي المان را متحد كرد:ـ بتاریخ 8 مارچ سال 1875میلادی: تلاشهاي سوسياليستهاي المان به ويژه « اوگوست ببل August Bebel» انديشمند الماني براي ايجاد يك حزب واحد در اين روز در مارچ 1875 به نتيجه رسيد و اعلام شد كه در ماه می( دو ماه بعد ) كنگره سوسياليستهاي المان براي تصويب اساسنامه و مرامنامه حزب واحد تشكيل خواهد شد، تامين وحدت المان به ابتکار بيسمارک ، و تسريع صنعتي شدن اين كشور فرصت مناسبي به « ببل » و همفكرانش داده بود تا حزب واحد سوسياليست را تاسيس كنند.

   « ببل » از ادغام افكار كارل ماركس و فرديناند لاسال ، ايدئولوژي « سوسيال دمكرات » المان را تنظيم كرد كه همچنان باقي مانده و الگوي سوسيال دمكراسي در سراسر جهان شده است،حزب واحدي كه درماه می سال 1875میلادی در المان تحت عنوان سوسيا ليست به وجود آمد مادر همين حزب سوسيال دمكرات امروز است، براي مثال: « ببل » در مرامنامه تازه ( ايدئولوژي) حزب سوسياليست براي رسيدن به آرزوي مالكيت جامعه بر منابع توليد ، عقيده ماركس را كه مبني بر نابودي نظام موجود از طريق انقلاب و سپس ديكتاتوري پرولتاريا ست رها كرد و از عقيده لاسال استفاده كرد كه رسيدن به اين هدف را تدريجي و از طريق اكثريت يافتن سوسياليست ها در پارلمان و وضع قانون و ناراضي نساختن مخالفان اين عقيده با مجاب و قانع كردن آنان بيان داشته است.

   « ببل » كه طرح او، و همفكرانش در كنگره ماه می سال 1875میلادی به تصويب رسيد و هنوز به قوت خود باقي است براي آغاز كار خواستار : آزادي انتشار نشريه و قطع هرگونه سانسور ، بازنشستگي همگاني براي سالخوردگان ، مستمري براي از كارافتادگان ، آموزش و پرورش عمومي اجباري و رايگان ، درمان همگاني و رايگان ، تعطيل اجباري يك روز در هفته ، منع كار كردن كودكان و نوجوانان ، منع مشاغل سخت و يا خلاف اخلاق براي بانوان ، تعديل دستمزد و مشاركت كار كنان در درآمد كار گاه ، وصول تنها يك ماليات از مردم و لغو عوارض متعدد موجود ، تعيين مجازات براي اعمال هرگونه تبعيض ، اصلاح نظام قضايي و آسان سازي كار دادگاه و تشكيل هيات هاي متعدد حل اختلاف به جاي بعضي دادگاهها ، تعميم امور رفاهي و تسهيل اعتبارات بانكي براي افراد « خود ــ اشتغال » و ....

    وقوع دو جنگ در نيمه اول قرن 20 كه المان آغازگر هردو بود ، سركوب سوسيال دمكراسي توسط عوامل ناسيونال سوسياليست ( نازي ها ) كه خواهان رقيب نبودند و

روز شمار، نهم مارچ

بد رفتاری سربازان امريکايی درافغانستان : ـ بتاریخ  9 مارچ 2004 ميلادی( 19 حوت 1382 خورشيدی): بی بی سی اظهار داشت: سازمان نظارت بر حقوق بشر که مقر آن در شهر نيويورک است طی گزارشی از نحوه برخورد ارتش امريکا با دستگير شدگان در افغانستان به شدت انتقاد کرده است، در اين گزارش شمار افرادی که از سال ۲۰۰۲ در افغانستان توسط نيروهای امريکايی دستگير شده اند افزون بر يک هزار تن ذکر شده و ادعا شده که با شماری از آنان تا حد مرگ و شکنجه بد رفتاری شده است.

2ـ بالا ترین مرگ مادران در جهان : ـ بتاریخ  9 مارچ 2004 ميلادی( 19 حوت 1382 خورشيدی):   دفتر نمايندگي سازمان ملل متحد در افغانستان " يونيما" اعلام کرد: افغانستان بالاترين مرگ و مير مادران را در سراسر جهان دارا مي باشد ، سيلوا گفت : براساس آمار موجود هم اکنون از هر يکصد هزار زايمان در جهان يکهزار و600 زن جان خود را از دست مي دهد که در ولايت بدخشان از هر يکصد هزار زايمان شش هزار و500 مادر مي ميرد.

3 ـ مرگ يزيدبتاریخ 9 مارچ مطابق 27محرم الحرام سال 64 هجري قمري : لشكر شام به سر كردگي« حصين بن نمير» وارد شهر مكه شد اين لشكر قبل از ورود به اين شهر در كوههاي اطراف آن كه مشرف به خانه ها و مسجد الحرام بوداجتماع كرد وبا تعبيه وسايل جنگي در اين روز به شهر حمله كردند بر اثر اين حملات بنا ي خانه مقدس كعبه دچار آتش سوزي شد و خسارتهاي در خور توجهي به آن واردآمد ، ودر همين اثنا با انتشار خبر مرگ يزيد ، ابن نمير جنگ را رها كرد و به جانب شام بازگشت، هدف اصلي يزيد از اين حمله سركوبي ابن زبير و ديگر كساني بودكه به بيعت با او حاضر نشدند.

4 ـ زاد روز« امریکو و سپوسیو» کاشف امریکا:ـ  بتاریخ 9 مارچ سال 1454 میلادی : «امريكو وسپوسيو Americo Vespuccio» كه قاره غربي به نام او « امريكا » ناميده مي شود، در فلورانس ايتاليا به دنيا آمد و 22 فبروری سال 1512میلادی درگذشت و چهار بار از نيمكره غربي ( امريكا ) ديدن كرد و نقاطي را كه در اين مسافرتها ي دريايي مشاهده كرد بيش از نقاط مورد بازديد «كريستف كلمب» بود، كلمب سفر دريايي به سوي غرب را در سال 1492میلادی آغاز كرده بود و نخستين سفر« امريكو» در سال 1497 آغاز شده بود، هردو براي دولت هسپانيا كار مي كردند و مصرف سفرهاي آنان را آن دولت پرداخت مي كرد، هيچ مقامي براي نيمكره غربي كه پيش از سفر اروپائيان مسكون و در پاره اي نقاط داراي تمدني درخشان بود نام« امريكو وسپوسيو» را پيشنهاد نكرده بود، اين نام را « مارتين والدسيمولر» الماني برقاره غربي نهاد كه كار او ترسيم نقشه هاي جغرافيايي بر پايه اطلاعاتي بود كه دريا نوردان مي دادند، از آنجا كه بيشتر اطلاعات واصله به اين الماني كه بعدا چاپگر نقشه هاي جفرافيايي شد توسط كاركنان كشتي ها و همراهان« امريكو» و خود او داده شده بود براي مشخص ساختن نقشه ها انها را به نام رئيس گروه « امريكو » نوشت كه سرزبانها افتاد و به تدريج قاره غربي " امريكا " خوانده شد و نام دائمي آن قرار گرفته است.

5 ـ  زاد روز « يوري گاگارين نخستين فضانورد جهان:ـ بتاریخ 9 مارچ سال 1934 میلادی: يوري الكسيويچ گاگارين، نخستين انساني كه به فضا فرستاده شد و از بالاي جو ، كره زمين را دور زد و به زمين باز گردانده شد 9 مارچ سال 1934 به دنيا آمد، وي كه يك انجنیرنظامی در نيروي هوايي شوروي بود 12 اپریل سال 1961میلادی با سفيه « وستوك ــ 1 » در مدار زمين قرار گرفت و در يك ساعت و 48 دقيقه با سفينه خود كره زمين را دور زد و سپس در قزاقستان به زمين بازگشت و هيجان بزرگي در جهان به وجود آورد و عصر فضانوردي با سفر او آغاز شد،« گاگارين» چهار روز پس از باز گشت از فضا ، مشاهدات خود را براي جهانيان شرح داد، باسفر« گاگارين» به فضا ، شوروي در دانش فضايي و موشكي برتري يافت ، ولي نتوانست از آن استفاده سياسي و نظامي كند،« گاگارين» كه پس از اين سفر شجاعانه كه بيم خطر جان در آن بود از مشاهير جهان شد ، ولي عمري طولاني نكرد و در 27 مارچ سال 1968 میلادی در جريان يك پرواز آزمايشي با طیاره در 34 سالگي كشته شد.

= = = = = = = =

روز شمار، دهم مارچ

1ـ اختراع تیلفون :ـ   بتاریخ  10مارچ سال1876ميلادي:تیلفون اين وسيله مهم ارتباطي را« الكساندرگراهام بِل » امريكايي اختراع كرد، الكساندرگراهام بل، دراين روزنخستين آزمايش و گفتگوي تلفني خود را با دستيارش واتسون با موفّقيت انجام داد، بل براي اختراع تیلفون ازنتايج آزمايشهاي ديگرمخترعان و محققان سود جست، تیلفونهاي امروزي صورت تكامل يافته تیلفون« الكساندرگراهام بِل» است.

2 ـ شکست سپاهیان ایتالیا:ـ بتاریخ 10مارچ سال1986ميلادي: سپاهيان ايتاليايي كه به قصد تصرف حبشه يا اتيوپي به اين سرزمين حمله كرده بودند درناحيه‎اي بنام آدوآ شكست خوردند،ايتاليا درنظرداشت كه پس ازتصرف حبشه، ارتيره و سومالي را به هم متصل كند، دراين جنگ ايتاليا با وجود برخورداري ازسلاحهاي مجهز درمقابل مدافعان حبشي با شكست مواجه شد، درمنابع شماركشته شدگان ايتاليا را بيش از10000تن ذكركرده‎اند.

 3ـ نخستین پرواز بعد از جنگ جهانی دوم:ـ بتاریخ 10مارچ 1990ميلادي: نخستين بار، پس ازجنگ جهاني دوم يك طیاره متعلق به شركت المان غربي « لوفت هانزا» بطورمستقيم به المان شرقي پروازكرد، تا قبل ازاين تاريخ طیاره هاي المان غربي مجبوربودند براي پروازبه المان شرقي ازآسمان چك و اسلواكي استفاده كنند؛ و پرواز ازخط مستقيم بين دو المان درانحصارشركتهاي طیارات امريكا، فرانسه و انگلستان بوده؛ اين پروازمستقيم ازشهرفرانكفورت به لايپزيك انجام گرفت.

 4ـ تولد بیسمارک صدراعظم المان:ـ بتاریخ 10مارچ سال1815ميلادي: بيسمارك معروف به صدراعظم آهنين المان بدنيا آمد، بيسمارك درخانواده‎اي آشنا به امورسياسي بزرگ شد و درزمان ويلهلم اول به نخست وزيري المان رسيد، او با تسلط برامورداخلي و جنگهاي متعدد با اطريش، فرانسه و انگلستان؛ المان را بااطريش و سپس ايتاليا متحد كرد، بيسمارك بدين ترتيب دراروپا نقش داوري را پيش گرفت و الماني قوي و مقتدررا بنيان گذاشت، بيسمارك با اقدامات اقتصادي مؤثرنفوذ تجارت المان را درمستعمرات سرعت بخشيد.

5 ـ در گذشت خانم « ملينا » قهرمان ملی یونان:ـ بتاریخ 10 مارچ سال 1994میلادی: در تشييع جنازه و مراسم تدفين خانم« ملينا مركوري» وزير فرهنگ يونان كه از بيماري سرطان در گذشته بود بيش از يك ميليون يوناني شركت كردند كه با توجه به جمعيت شهر" آتن" كاري بي سابقه و يك تشويق و دلگرمي براي همه كساني بود كه براي خدمت صادقانه به وطن خود كمر همت مي بندند، اين تشييع جنازه در رديف رويدادهاي تاريخي اروپا مهم ثبت شده است.« ملينا» لقب قهرمان ملي يونان را به دست آورده بود، وي كه يك بازيگر فيلم بود از نوجواني به وطن خود يونان عشق مي ورزيد و با اين كه با شوهرش در امريكا زندگي مي كرد از سال 1967 میلادی كه نظامیان با كودتا بر يونان مسلط شدند در سطح جهان دست به يك مبارزه پيگير بر ضد آنان زد كه هفت سال طول كشيد، وي از شهري به شهر ديگر مي رفت و ضمن برگزاري مصاحبه و جلسات سخنراني ، با گريه و اشك از مقامات و مردم مي خواست كه اجازه ندهند گهواره دمكراسي جهان و زادگاه فلسفه و حق درچنگ چند نظامی فرومايه اسير باشد، پس از بازگشت دمكراسي به يونان از جانب حزب سوسياليست نامزد نمايندگي پارلمان شد و انتخاب گرديد، وي پس از هشت سال عضويت پارلمان تصدي وزارت فرهنگ يونا ن را برعهده و تلاش بسيار كرد كه" آتن "به عنوان پايتخت فرهنگي اروپا شناخته شود،« ملينا» سپس مبارزه وسيعي را براي بازگرداندن اثار باستاني؛ مجسمه ها ، سنگهاي مرمر يونان و... يونان باستان از موزه هاي ساير كشورها به ويژه انگلستان آغاز كرد و در جلسات يونسكو همه مساعي خود را بكار برد تا سرقت و تخريب و حتي بي اعتنايي به ميراث فرهنگي يك ملت كه هويت ملي است به عنوان جرم بين المللي در آيد، « ملينا » كه 18 اکتوبرسال 1923 در" آتن" متولد و در 6 مارچ 1994 در يك بيمارستان نيويورك در گذشت در زندگي هنري خود هم كه پيش از ورود به سياست به‌آن اشتغال داشت موفق بود و ستاره فيلمهاي معروفي چون « يكشنبه ها ، هرگز » و « اتوبوسي به نام هوس » بود.

6 ـ خيانت به امريکا :ـ بتاریخ 10 مارچ سال1949 میلادی: یک خانم امريكايي  بنام «ميلدرد گيلارز» در يك دادگاه فدرال امريكا به جرم خيانت به وطن به 12 سال زندان محكوم شد، جرم اين بانو كه هنگام محاكمه 49 ساله بود اين بود كه در دوران جنگ جهاني دوم ، مدتي گوينده برنامه زبان انگليسي راديو المان ( برلین ) شده بود.

7 ـ انتشار دالر كاغذي :ـ بتاریخ 10 ماچ سال 1862 میلادی: به تصميم دولت فدرال براي نخستين بار در امريكا دالر كاغذي رايج شد، اين پول كه به صورت اسكناسهاي 5 ، 10 ، 20 ، 50 ، 100 ، 500 و 1000 دالری انتشار يافت در ايالات شمالي ( فدراسيون امريكا) در اختيار مردم قرار گرفت و چون جنگ داخلي در جريان و حالت فوق العاده برقرار بود مخالفت زيادي در برابر اين اقدام دولت كه براي تامين مصرف جنگ نياز به پول فراوان داشت و طلاي كافي موجود نبود ابراز نشد، ايالات جنوبي ( كنفدراسيون امريكا ) هم براي خود به انتشار دالر كاغذي دست زدند كه از 50 دالری شروع مي شد، دالر كاغذي پس از جنگ داخلي امريكا كه در 1965میلادی پايان يافت اعتبار خود را از دست نداد و ادامه يافت كه با پايه محاسبات مالي قرار گرفتن آن پس از جنگ جهاني دوم، عامل قدرت امريكا شده است،دولت امريكا بعدأ طلا را از پشتوانه دالر حذف كرد.

8 ـ كارتر،جنگ عراق را عادلانه نمي داند:ـ بتاریخ 10 مارچ سال2003 میلادی: جيمي كارتر رئيس جمهوري پيشين امريكا از حزب دمكرات در اظهار نظر خود كه در شماره يكشنبه ، 9 مارچ 2003 ، نيويورك تايمز به چاپ رسيد گفته است : « حمله يكجانبه نظامي به عراق با ملاك و ضوابط « جنگ عادلانه » همخواني ندارد و اگر صورت گيرد ناقض موازين بين المللي و اصول اديان است، وي گفته است كه دولت بوش هنوز همه راههاي حل مسالمت آميز مسئله طي نكرده است، به اظهار كارتر، اتهامات وارده از سوي دولت بوش به دولت عراق هنوز به ثبوت نرسيده و در وضعيت فعلي قانع كننده نيستند.

= = = = = = = =

 


March 5th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی